کد مطلب:270719 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:131

برخورد مردم هنگام ظهور
مردمی كه همه گونه نظامها را تجربه كرده اند، و پادشاهان و رهبران گوناگون را مشاهده كرده و شاهد دوشیدن خود توسط آنها بوده اند، و دیده اند كه آن ها در اوج آزادی خواهی و امانیسم و انسان مداری، چگونه خون آدم ها را مكیده اند و با جسد آن ها قصرهای افسانه ای را بالا برده اند. آن ها ناظر بن بست مكتب ها و ایسم ها و ایدئولوژی هایی بوده اند كه انسان را در حصار دنیا حبس كرده بود [1] .

انسان هایی كه با رنگ باختن همه ایسم ها به خود آمده و به این باور رسیده اند كه دنیا با همه گستردگی اش برای وجود گسترده تر آن ها كم است، و عالم حس و شهود، وجود سرشار آدمی را پر نمی كند، و نسخه های مدّعیان رهایی و نجات، دیگر شفا و درمان را به ارمغان نمی آورد. آن ها شاهد پایان تاریخی هستند كه بشر آن را ترسیم كرده كه یا به كمونیسم ختم می شود و یا به دمكراسی ایده آل غرب كه آرزوی بشر امروزی است، و این چیزی ماورای كمون ثانویه و لیبرالیزم غربی نیست.

و این پایان، آغاز بن بست و تحیّر آدمی است. زیرا آن ها می خواهند منزل دنیا را به مقصد انسان بدل كنند، و از مقصد واقعی آدمی چشم بپوشند، این است كه جواب گوی نیازهای آدمی نخواهند بود، و تنها با تنوع یا سركوب او را از حركت باز می دارند و این فشارها بر انسان، انفجاری را به دنبال دارد، و آدم ها در آینده، چون ابرهای پراكنده پاییزی كه به سرعت در یك نقطه جمع می شوند، در اطراف امام و هادی و منجی واقعی خود جمع می شوند [2] .


[1] تكرار (فاقم وجهك للدين) در سوره روم بازگو كننده اين حقيقت است كه انسان در دو مرحله بازگشت به دين دارد، در يك مرحله با تفكر و تعقل در آيات انفسي و آفاقي به دين روي مي آورد، و در يك مرحله با تجربه عملي به بن بست نشستن همه حكومت ها و شيوه هاي غير ديني، كه روي آوردن به حكومت مهدي (عليه السلام) از نوع دوم است.

[2] (أين ما تكونوا يأت بكم الله جميعاً) «هركجا كه باشيد، خداوند همگي شمارا [به سوي حجّت خود باز] مي آورد»، بقره، 148.